ناگفته های پنهان زندگی

آخرین مطالب

27 آبان 1402

شنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۲، ۰۲:۱۶ ب.ظ

با سلام و احترام

میخوام ادامه نوشته هامو تو دفتر اداره  اینجا منتقل کنم

 

هنوز یکماه نشده که رفت نمیدونم چرا هر کسی باهاش صحبت میکنه بهش میگه اشتباه کردی اومدی اینجا. آخه چرا اینجا؟؟؟؟؟

خب پس کجا؟ میگن فنلاند. سوئد. نروژ

خب ما واقعا نمیخواستیم کشورهایی با آب و هوای سرد بریم. دیشب وقتی دوست داییش که 30 ساله تو لندن زندگی میکنه بهش گفت این چه کاری بود کردی یهو احساس کردم ته دلم خالی شد. برای اولین بار واقعا ترسیدم. نمیتونستم خوب بخوابم. حجم فشاری که روم هست زیاده.

نگرانی برای آدرین که مدرسه رو دوست نداره. نگرانی برای همسر که زودتر اونجا سر و سامون بگیره. نگرانی برای جور کردن پول. نگرانی برای تبدیل ویزای تحصیلی به کاری و ....

معمولا شب که میشه افکار مختلف به سرم می یاد نمیتونم خودم رو آروم کنم. بارها به این فکر کردم که آیا ما کار درستی کردیم. دیروز همسر با خنده بهم گفت تاثیری که تو توی زندگیم گذاشتی هیچ کس تا حالا نذاشت.

گفتم چطور؟ گفت جوری که تو زندگیمو زیر و رو کردی تا حالا هیچکس نکرد.

واقعا باعث و بانی این مهاجرت من بودم؟ واقعا من شروع کننده نبودم.

خودش خیلی مصر بود خیلی هم پیگیر بود من با دست پیش میکشیدم و با پا پس میزدم. چون همیشه دودل بودم

کاش یکی بود بهم از آینده میگفت. 

7/8/1402

خب مدزسه آدرین برام یه چالش بزرگ شده پسره سر کلاس نمیره فقط تو دفتر مدیر میشینه و به هیچ وجه تو کلاسش نمیره نمیدونم چراو یکساله که پیش مشاور میبرمش. تازه اضطراب جداییش خوب شده و از من جدا میشه ولی هنوز با مدرسه مشکل داره. مشاور هم برای مدرسه ش هنوز نتونسته کاری کنه. روان پزشک براش نوبت گرفتم هنوز وقتش نشده.

پدرم هم بیمارستان بستریه. مشکل قلبی داره. دکترش میگه قلبش فقط 35 درصد کار میکنه. برای درمان بیرون زدگی دیسک گردن خودم هم باید برم لیزر درمانی.

خیلی اوضاع قاراشمیشه. همسر هم اونور آب هنوز به نتیجه دلخواه نرسیده. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۸/۲۷
پرنسس معتمد

نظرات  (۲)

۲۸ آبان ۰۲ ، ۰۹:۰۱ مژگان از گرگان

ان شاالله همه چی براتون به زودی ختم به خیر بشه عزیزم.

پاسخ:
قربانت. منم امیدوارم همه چی خوب پیش بره

سلام پرنسس جون، من یکی از کشورهای اروپا زندگی می‌کنم و خواستم بگم درسته که لندن گرونه و خیلی شلوغ و بی در و پیکره ولی خیلی مزایا داره نسبت به بقیه کشورها تو اروپا. اول از همه زبانش که تنها کشور انگلیسی زبان تو اروپاست و این خیلی مزیت بزرگیه و کلی جلو میندازتتون. و همینطور امکان پیدا کردن کار هم خیلی بیشتره. و خیلی اینترنشناله و حس غربتش به نسبت خیلی کمتره. و شهر زنده‌ایه. درسته که تو کشورهای اسکاندیناوی امکانات ممکنه بهتر باشه(ممکنه) ولی به شدت مردم سرد و بی روحی هستند و آب و هوای سرد و زبان‌هایی که باید سالها تلاش کنید برای یاد گرفتنشون. به هر حال لندن شهر گرونیه و ممکنه در ابتدا سخت باشه ولی اگه هر دو تون سر کار برید خیلی زود رو روال میفتید. سعی کنید هر چی می‌تونید زبانتون بهتر بشه که راحتتر کار بگیرید. تا رسیدین توی لینکدین پروفایلتون رو به روز کنید و اوپن تو ورک بزنید و خود ریکروترها راحتتون نمیذارند. فقط باید خودتون رو برای مصاحبه‌های حرفه‌ای آماده کنید. 

پاسخ:
سلام دوست عزیز اروپایی. خوبی عزیزم؟ حرفات کاملا منطقی و درسته. اتفاقا ما هم دقیقا به همین چیزا فکر کردیم و لندن رو انتخاب کردیم. قبلش من میگفتم بریم کانادا همسر میگفت بریم استرالیا. هر دو کشور خیلی دور بودن با اختلاف ساعت زیاد. یکیش خیلی گرم و یکیش خیلی سرد بود. به هیچ عنوان قصد نداشتیم کشوری غیر انگلیسی زبان بریم. چون هر دوتامون زبانمون خوبه و نمیخواستیم از این لحاظ دغدغه ای داشته باشیم. همسر به محض اینکه رفت اونجا پروفایل لینکدین رو به روز کرد نمیدونم open to work  رو زد یا نه. خیلی نکته خوبی بود اینو امروز حتما بهش میگم. ولی مشکل اینجاست که همسر چون از طریق تحصیلی اقدام کرده فعلا با ویزای تحصلی فقط part time job میتونه داشته باشه و این یه کمی محدودش کرده. و اینکه باید شغلی بگیره که کارفرما اسپانسرش بشه و بتونه ویزاشو تبدیل کنه به work permit تا بتونه ما رو هم همراه خودش ببره. اینها فعلا براش چالشه. دقیقا هر دو باید کار کنیم تا بتونیم زندگی نرمالی داشته باشیم. خیلی خیلی ممنون بابت راهنماییهات. امیدوارم شما هم هر جا هستی شاد و سلامت و موفق باشی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی